- حال گردان
- گرداننده و تغییر دهنده حال ها
معنی حال گردان - جستجوی لغت در جدول جو
- حال گردان
- گردانندۀ حال، تغییردهندۀ حال و وضع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صدقه، قربانی
رجعت دهنده مراجعت دهنده باز گرداننده
تاس بین
کسی که کار ها را روبراه کند آنکه کاری را اداره کند مدیر، آنکه قولش در افراد مجلس انجمن یا حزبی موثر است متولی: کار گردانان مجلس، کسی که نمایشنامه ها را بروی صحنه آورد کار گردانان تاتر کار گردانان فیلم
کیف کردن، شعف، وجد، طرب
شادی و نشاط پیدا کردن، به وجد و طرب آمدن، لذت بردن از ساز و آواز و مانند آن